کد مطلب:154202 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139
کرسی چیست؟
بنی اسرائیل دارای تابوتی بودند كه فرشتگان آن را جلو سپاه حمل می كردند و این تابوت طلسم پیشفت بنی اسرائیل بود و پس از حضرت موسی تابوت ناپدید شد و كسی از آن خبری نداشت تا وقتیكه خداوند طالوت را سلطان بنی اسرائیل قرار داد برای نشان دادن حقیقت سلطنت وی تابوت را به ایشان برگردانید و در جنگی كه میان طالوت و جالوت رخ داد تابوت جلو سپاه طالوت حركت می كرد (سوره بقره آیه 248)
مختار هم برای آن كه روحیه سپاهیان را تقویت كند از ارائه دادن نمونه ای از تابوت بنی اسرائیل استفاده كرد هر چند در پیدایش این فكر دو جور نقل شده است:
1- طفیل فرزند جعده خواهرزاده امیرالمؤمنین می گوید: در زمان مختار وضعم بد بود و مدتی پولی به دستم نیامد در اندیشه بودم چكنم تا این كه یك روز از خانه بیرون آمدم همسایه خود را كه مردی عصار بود و روغن زیتون می گرفت دیدم روی یك صندلی نشسته كه از بس روغن روی آن ریخته تغییر رنگ داده است، ناگهان این فكر به مغزم خطور كرد این صندلی را می شود وسیله قرار داد تا پولی به دست آورم، نزد مرد عصار رفته صندلی را از او گرفتم به خانه برده و آن را كاملا شستم تصادفا چیز خوبی از آب درآمد چون چوبش عالی بود و روغن خورده بود خیلی چشم گیر شد.
از آنجا پیش مختار رفتم و آهسته او را گفتم: مطلبی است كه می خواستم با شما در میان بگذارم ولی تا كنون نشده است و آن اینكه از پدرم جعده یك صندلی به من رسیده است كه پدرم نقل می كرد این صندلی از علی علیه السلام به ما رسیده و در آن نشانه ای از علی علیه السلام می باشد مختار گفت: چرا تا كنون پنهان داشته ای زود آن را نزد من بفرست، پارچه ای روی آن پوشانیده پیش مختار بردم، او دوازده هزار درهم به من داد.
مختار اعلان عمومی كرد مردم در مسجد اجتماع كردند، سپس به منبر رفت و ضمن سخنرانی اظهار داشت: هر چه در امتان پیشین رخ داد، نظیر آن در این امت نیز واقع شده است، خداوند به بنی اسرائیل تابوت داد و این كرسی نظیر تابوت بنی اسرائیل است روپوش را بردارید، همینكه روپوش را برداشتند مردمان جاهل و نادان و یك عده بادنجان دور قاب چین ها صدا را به الله اكبر و هلهله بلند كردند و اظهار خوشوقتی نمودند.
و چون سپاه كوفه زیر فرماندهی ابراهیم عازم جنگ با ابن زیاد شد كرسی را روی استری سوار كردند و از هر طرف هفت نفر آن را به سلام و صلوات نگهبانی می كردند و چون جمعیت بسیاری از شامیان در این جنگ كشته شدند عراقیان را به این كرسی عقیدتی پیدا شد، اینجا بود كه طفیل می گوید: از كرده خود پشیمان شدم ولی طولی نكشید كه صندلی ناپدید گردید.
طریقه دیگر در پیدایش كرسی این است كه مختار به خاندان جعده گفت: كرسی
علی بن ابی طالب را كه بر آن می نشست نزد من بیاورید؟ آن ها هر چه قسم یاد كردند چنین چیزی پیش ما نیست مختار نپذیرفت و گفت: چقدر نادانید بروید و كرسی علی بن ابی طالب را حاضر كنید؟
آنها چنین فهمیدند كه هر جور تختی بیاورند مختار آن را می پذیرد، لذا رفتند این صندلی را آوردند مختار نیز آن را اینچنین بجای تابوت بنی اسرائیل قالب كرد [1] .
مختار هم برای آن كه روحیه سپاهیان را تقویت كند از ارائه دادن نمونه ای از تابوت بنی اسرائیل استفاده كرد هر چند در پیدایش این فكر دو جور نقل شده است:
1- طفیل فرزند جعده خواهرزاده امیرالمؤمنین می گوید: در زمان مختار وضعم بد بود و مدتی پولی به دستم نیامد در اندیشه بودم چكنم تا این كه یك روز از خانه بیرون آمدم همسایه خود را كه مردی عصار بود و روغن زیتون می گرفت دیدم روی یك صندلی نشسته كه از بس روغن روی آن ریخته تغییر رنگ داده است، ناگهان این فكر به مغزم خطور كرد این صندلی را می شود وسیله قرار داد تا پولی به دست آورم، نزد مرد عصار رفته صندلی را از او گرفتم به خانه برده و آن را كاملا شستم تصادفا چیز خوبی از آب درآمد چون چوبش عالی بود و روغن خورده بود خیلی چشم گیر شد.
از آنجا پیش مختار رفتم و آهسته او را گفتم: مطلبی است كه می خواستم با شما در میان بگذارم ولی تا كنون نشده است و آن اینكه از پدرم جعده یك صندلی به من رسیده است كه پدرم نقل می كرد این صندلی از علی علیه السلام به ما رسیده و در آن نشانه ای از علی علیه السلام می باشد مختار گفت: چرا تا كنون پنهان داشته ای زود آن را نزد من بفرست، پارچه ای روی آن پوشانیده پیش مختار بردم، او دوازده هزار درهم به من داد.
مختار اعلان عمومی كرد مردم در مسجد اجتماع كردند، سپس به منبر رفت و ضمن سخنرانی اظهار داشت: هر چه در امتان پیشین رخ داد، نظیر آن در این امت نیز واقع شده است، خداوند به بنی اسرائیل تابوت داد و این كرسی نظیر تابوت بنی اسرائیل است روپوش را بردارید، همینكه روپوش را برداشتند مردمان جاهل و نادان و یك عده بادنجان دور قاب چین ها صدا را به الله اكبر و هلهله بلند كردند و اظهار خوشوقتی نمودند.
و چون سپاه كوفه زیر فرماندهی ابراهیم عازم جنگ با ابن زیاد شد كرسی را روی استری سوار كردند و از هر طرف هفت نفر آن را به سلام و صلوات نگهبانی می كردند و چون جمعیت بسیاری از شامیان در این جنگ كشته شدند عراقیان را به این كرسی عقیدتی پیدا شد، اینجا بود كه طفیل می گوید: از كرده خود پشیمان شدم ولی طولی نكشید كه صندلی ناپدید گردید.
طریقه دیگر در پیدایش كرسی این است كه مختار به خاندان جعده گفت: كرسی
علی بن ابی طالب را كه بر آن می نشست نزد من بیاورید؟ آن ها هر چه قسم یاد كردند چنین چیزی پیش ما نیست مختار نپذیرفت و گفت: چقدر نادانید بروید و كرسی علی بن ابی طالب را حاضر كنید؟
آنها چنین فهمیدند كه هر جور تختی بیاورند مختار آن را می پذیرد، لذا رفتند این صندلی را آوردند مختار نیز آن را اینچنین بجای تابوت بنی اسرائیل قالب كرد [1] .
[1] طبري 702:8 و كامل 258:4.